خطبه حضرت زینب(س) و توصیف ویژگیهای کوفیان
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۲۲۳۳
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: امروز پنجم جمادیالاولی سالروز میلاد با سعادت عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. حضرت زینب (س) با احاطه کامل بر جریانهای سیاسی، فرهنگی و تبلیغی منجر به سلطه و استبداد امویان، عمدتاً مشغول آگاهی بخشی مردم و رسوا کردن این خاندان بود.
او این رویارویی اسلام اصیل و اسلام دروغین را مواجهه اسلام و کفر میدانست و در این منظر، حقایق تاریخی را آشکار و روشن میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل حضرت زینب (س) در شیوه تبلیغی خود، به ویژه در خطبههایش میکوشد ضمن بیان افتخار و عزت اسلام و خاندان نبوت، پرده از نفاق امویان بردارد و با استنادهای تاریخی خود، خاندان اموی را رسوا و ادعاهای پوچ و بی اساس آنها را در تاریخ برملا کند. حضرت زینب (س) تباهی، فساد و فسق آن خاندان را که به نوعی تداوم روحیهها و هویت جاهلی است، آشکار میکند.
بر همین اساس برای واکاوی این مهم که مخاطبان خطبه حضرت زینب (س) در کوفه چه کسانی بودند و آنان را با چه عناوینی و چرا مورد خطاب قرار دادند با حجت الاسلام یاوری استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجت الاسلام یاوری در گفتگو با خبرنگار مهر، خطبه حضرت زینب (س) را در کوفه بسیار آتشین و با صلابت بیان و عنوان کرد: حضرت زینب (س) با ادبیاتی سلحشورانه به معرفی رفتار مردم کوفه در قبال واقعه عاشورا میپردازد. ایشان به دوگانگی رفتار و تبدیل شخصیت آنان تحت تأثیر حاکمیت جور اشاره کرده و در نهایت به جرمهای ناشی از این فرایند تغییر عقیده آنان که منجر به شهادت خاندان رسالت است، اشاره میکنند. بنابراین، باید گفت که موشکافانه و با تشبیه سازی رفتار آنان در صدد هستند تا این موضوع را تبیین کنند که موضع آنان دنیاگرایانه و منفعت طلبانه بوده و برای خوشی در این دنیا، آخرت را فروخته و حقی را که میشناختند در مقابل آن ایستادند.
وی بیان کرد: زمانی که اشقیای کربلا اسرای خاندان عصمت و طهارت (ع) را وارد شهر کوفه کردند مردم در حالی خاندان رسالت را مشاهده میکردند که صدای گریه و زاری آنان بلند بود وقتی حضرت زینب (س)، این منظره را مشاهده کردند تاب نیاوردند تا گریه کسانی را ببینند که به پدرش امیرمومنان علی (ع) و برادرشان امام حسن (ع) خیانت کردند و با شمشیر به سوی امام حسین (ع) شتافتند تا ایشان را شهید کنند بر همین اساس به آنها فرمودند خاموش شوید.
وی با بیان اینکه حضرت زینب (س) در ابتدای خطبه خویش در شهر کوفه، کوفیان را مردمی مکار و حیله گر توصیف میکنند، گفت: ایشان در فرازی از این خطبه میفرمایند آیا گریه میکنید؟! هرگز اشکهای شما نایستد و شیونتان آرام نگیرد؛ امام حسین (ع) درباره مردم کوفه میفرمایند بارالها کوفیان مرا فریب دادند و خدعه کردند و چنین نفرین میکنند «خدایا تو خود میان ما و گروهی که ما را فریب دادند و تکذیب کردند و آنگاه ما را خوار کرده و کشتند، حکم فرما». بنابراین یکی از بارزترین ویژگیهای کوفیان در مقابل اهل بیت (ع) حیله گری بود.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: حضرت در این خطبه مردم کوفه را شایسته گریه کردن میدانند و علت آن هم این است که نواده رسول خدا (ص) را کشته اند و سپس آنان را نفرین میکنند و بعد به آنان هشدار میدهند که با این کارشان قلب رسول خدا (ص) را شکافتند و باعث خشم الهی شدند و از این کارشان اگر از آسمان خون هم ببارد جای تعجب ندارد و در نهایت آنان را از سرنوشت کافران آگاه میسازند اینکه خداوند در کمین آن هاست. این فرمایشات حضرت زینب (س) کوفیان را به یاد گذشته پست و کثیف و تاریخ سیاهشان انداخت که چگونه بارها مرتکب فریب و خیانت شدهاند.
یاوری یکی دیگر از ویژگیهای مردم کوفه را نفاق برشمرد و تصریح کرد: حضرت زینب (س) در این خطبه آن گریه و شیون مردم کوفه را با توجه به جرایمی که مرتکب شدند را نوعی نفاق و دورنگی مطرح میکنند. چرا که مردم کوفه همان کسانی بودند که در واقعه کربلا شرکت داشتند. درست است که زنان در واقعه کربلا به صورت مستقیم شرکت نداشتند اما همین زنان آن مردان را پرورش دادند و بعضاً راهی میدان جنگ کردند.
از جمله خصایص مردم کوفه، رها کردن عمل و چسبیدن به سخن است. آنها گروهی بودند که تنها، با رجز خوانی و شعارهای داغ در مجالس شب نشینی دل خوش میکردند، ولی به هنگام حرکت به سوی میدانهای نبرد با دشمن در لانههای خود میخزیدند
وی افزود: اکثر مردم کوفه از همان دوران امام علی (ع) خود را دیندار میپنداشتند و به ظاهر مسلمان بودند و خود را مسلمان دو آتشه میدانستند طوری که هیچ گاه نماز و روزه شأن ترک نمیشد و حتی نقل است که از شدت سجده بر پیشانی و زانوانشان پینه بسته بود اما همینها امام را به شهادت رساندند. بر همین اساس وقتی حضرت زینب آن گریه پر از نفاق را دیدند آنان را نفرین کردند و با قلبی سوزان از غم و اندوه و مصیبت دعا کردند که احوالی بر آنها بگذرد که چشمه اشکشان خشک نگردد و همراه با ناله و واویلا باشد. همچنین فرمودند مثل شما مثل آن زنی است که پس از آنکه پشمش را با قدرت می ریسد دوباره آن را باز کرده و پنبه میکند. حضرت زینب کوفیان را به زنی تشبیه نموده که رشته اش را پنبه میکرد و این تشبیه بر گرفته از قرآن کریم است.
این استاد حوزه و دانشگاه با استناد به کتب تفسیری ادامه داد: در کتابهای تفسیر قرآن کریم آمده است که زنی از قریش به نام ریطه دختر عمرو بن کعب همراه کنیزانش مقداری مو و پشم را از صبح تا ظهر میریسید و با آن رشتههایی از نخ برای بافت پارچه آماده میکرد، آنگاه به کنیزان دستور میداد تمام آنچه را در طول این مدت ریسیده اند دوباره پنبه کنند و پیوسته کارش همین بود. آن زن در مرتبه اول چنان پشم را محکم میریسید که گویی میخواهد با آن پارچه ببافد، ولی بعد از این کار دوباره آن را پنبه مینمود و بدین ترتیب پشم بعد از باز شدن و پنبه شدن بی قوت و استحکام خود را از دست میداد. وقتی حضرت زینب این مثل را برای کوفیان به کار میبرند مقصودشان و کنایه ایشان آن است که مردم کوفه عهد و پیمان شکن هستند.
یاوری با تاکید بر اینکه مردم کوفه افرادی پیمان شکن بودند خاطرنشان کرد: از جمله خصایص مردم کوفه، رها کردن عمل و چسبیدن به سخن است. آنها گروهی بودند که تنها، با رجز خوانی و شعارهای داغ در مجالس شب نشینی دل خوش میکردند، ولی به هنگام حرکت به سوی میدانهای نبرد با دشمن در لانههای خود میخزیدند. اصولاً افراد پر ادعا و پر حرف در عمل، افرادی ضعیف و ناتوانند، گویی تمام قدرت و استعداد خود را در زبانشان جمع کرده اند! لذا شاهدیم مردم کوفه از امام حسین (ع) برای تشکیل حکومت حق و مبارزه با غاصبان حکومت دعوت کردند؛ لیکن آن حضرت با پیمان شکنی و سستی و بی وفایی آنها روبرو شد.
وی کینه توزی را یکی دیگر از ویژگیهای مردم کوفه دانست و تصریح کرد: حضرت در بخشی از این خطبه میفرمایند آیا در شما چیزی جز تکبر و خودستایی، سینههای پر از کینه، تملقگویی کنیزگونه و باطنی دشمنانه وجود دارد؟ آیا شما جز سبزیهای روییده در منجلاب یا همانند گچهایی بر گور مردگان هستید؟ چه بد کرداری را پیش فرستادید که خدا را از خود خشمگین ساختید و در عذاب، جاودانه شدید. آیا گریه میکنید و ناله سر میدهید؟ آری به خدا سوگند گریه کنید به خدا سوگند شما سزاوار گریه هستید. آری به خدا سوگند بسیار بگریید و اندک بخندید.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه کینه توزی عواملی دارد، یادآور شد: کینه عبارت است از داشتن عداوت و دشمنی دیگری در دل و منتظر فرصت مناسب برای ابراز آن. در قرآن و احادیث موارد متعددی به عنوان عامل کینه ذکر شده که شامل بیماردلی، وسوسههای شیطان، توقعات زیاد، نداشتن فضیلت و سخن چینی و شوخیهای بیجا و جدال و خرده گیری از دیگران است.
یاوری به ویژگی دیگر مردم کوفه در خطبه حضرت زینب (س) اشاره کرد و ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای مردم کوفه کارهای ننگ آور آنان و آلوده شدن به ننگ مبارزه با خاندان رسول الله (ص) است. حضرت در فرازی میفرمایند به ننگ و عاری آلوده شدهاید که هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد. چگونه این ننگ را خواهید شست که زاده پیامبر خاتم و کانون رسالت و سرور جوانان بهشت را که پناه شما در حوادث بود و حجت الهی بر شما و پیشوای سنتتان بود، کشتید؟ گناه زشتی مرتکب شدید، بدا به شما، از رحمت الهی دور باشید، تلاشتان هدر رفته و دستانتان از کار نیک بریده شده و در معامله زیان کرده اید. خشم خدا را خریدید و ذلت و خواری به نام شما زده شد.
وی افزود: همچنین ادامه دادند: «به راستی چیزی سخت و ناپسند آورده اید؛ نزدیک است که آسمانها از این کردار شما از هم شکافد و زمین شکافته شود و کوهها در هم شکسته و فرو ریزند.» میدانید چه جگری را از رسولخدا دریدید و چه پرده نشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید و چه خونی از او ریختید؟ کار شما همچون زنی بد سیما، کم عقل و بسیار حریص است که زمین و آسمان را انباشته است. آیا شگفتزده میشوید که آسمان خون ببارد؟ «و عذاب آخرت سختتر و خوارکنندهتر است و آنان یاری نخواهند شد». مهلتهای الهی شما را سبکسر نکند. چرا که پیشی گرفتن شما، خدا را شتابزده نمیکند و بیم از دست رفتن خونخواهی ندارد. پروردگارت در کمین ما و آنان است».
این استاد حوزه و دانشگاه دنیا پرستی و رفاه طلبی را از دیگر ویژگیها خواند و خاطرنشان کرد: مردم کوفه به دلیل دنیا پرستی و رفاه طلبی پیوسته به دنبال عذر و بهانه میگشتند تا از زیر بار جهاد، حتی در لحظات حساس و سرنوشت ساز، شانه تهی کنند اما آنجا که پای غنیمتی در کار بود، مرد میدان بودند و آنجا که سخن از ایثار و فداکاری و شهادت بود، به گوشهای میخزیدند. مردم کوفه با وعدههایی که یزید داده بود عازم مبارزه با امام حسین (ع) شدند تا دنیای خود را آبادتر کنند.
کد خبر 5641468منبع: مهر
کلیدواژه: قرآن کریم شهر کوفه قرآن حضرت علی یزید کربلا حضرت زینب س جنگ صفین ابوسفیان قرآن انقلاب قرآن کریم کتاب انقلاب اسلامی ایران نشست علمی فعالیت های قرآنی آیت الله خامنه ای جمهوری اسلامی ایران ایران پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قران مقام معظم رهبری بنیاد هدایت استاد حوزه و دانشگاه خطبه حضرت زینب امام حسین مردم کوفه ویژگی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۲۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردیسازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)
امروز، 15 شوال مصادف با سالروز رحلت حضرت عبدالعظیم(ع) است. حضرت عبدالعظیم(ع) در روز پنجشنبه، چهارم ماه ربیعالثانی سال ۱۷۳ قمری در زمان پیشوای هفتم شیعیان امام موسی کاظم(ع) در شهر مدینه زاده شد. پدر ایشان عبدالله و مادرش فاطمه یا حیفا نام داشتند و همسر وی خدیجه دختر قاسم بنحسنبن زیدبن حسن مجتبی(ع) بود.
حضرت عبدالعظیم(ع) به دستور امام علی النقی(ع) به شهر ری وارد میشود و در سرداب خانه یکی از شیعیان آن شهر به زندگی پنهانی روی میآورد. او روزها روزه میگرفت و شبها به نماز میایستاد. گاهی پنهانی از خانه بیرون میآمد و قبری را که اکنون روبروی آرامگاهش است، زیارت میکرد. وی پس از مدتی بیمار میشود و چندی بعد در 79 سالگی در روز سهشنبه، پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری در زمان پیشوای دهم شیعیان امام هادی(ع) درگذشت.
حجتالاسلام احمد غلامعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با ضرورت تبدیل آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به قطب فرهنگی در کشور اشاره و اظهار کرد: به نظر میرسد که توجه به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ویژگی خاصی دارد که شاید بسیاری از اعتاب دیگر نداشته باشد. یعنی زمانی که ما به حرم مطهر امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و دیگر ائمه اطهار(ع) قدم میگذاریم، میدانیم که ایشان امام معصوم هستند و زمانی که مخاطبان به این حرمهای مطهر مراجعه میکنند، آنها را دارای مقام امامت میدانند و ایشان را به صورتی در اوج مقام معنوی و علمی میبینند که هیچ انسانی قادر به دست یافتن به چنین مقامی نیست که البته تا حدی نیز این مسئله صحیح است.
وی افزود: البته در رابطه با حضرت عبدالعظیم(ع) بدین صورت نیست و ایشان انسان نیکو و صالحی از نسل امام حسن(ع) بودند که به مقامات بالای فقهی و علمی دست پیدا کردند. برخی از نوادگان امام حسن(ع) حتی در برابر ائمه(ع) ایستاده و ایشان را آزار دادند اما حضرت عبدالعظیم(ع) در حالیکه شخصیتی خودساخته و عالم بودند، به مقامی میرسند که ائمه(ع) مانند امام جواد(ع) و امام هادی(ع) نسبت به ایشان سفارشات فراوانی میکنند و حتی به کسانی که برای دریافت پاسخ سؤالات خود به ائمه(ع) مراجعه میکردند، آنها را به حضرت عبدالعظیم(ع) رجوع میدادند.
غلامعلی ادامه داد: امام هادی(ع) در پاسخ به ابا حماد، از شاگردان و اصحاب خود میفرمایند که هر زمانی که در امور دینی منطقه خود با مشکل مواجه شدی، پاسخ خود را از عبدالعظیم(ع) بپرس و سلام ما را به او برسان. اینکه امام معصوم به افراد اینگونه میفرمایند که برای دریافت پاسخ خود به حضرت عبدالعظیم(ع) مراجعه کنید، نشان دهنده جایگاه والای ایشان است. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند که بقاع متبرکه باید به اقطاب فرهنگی تبدیل شود، این سؤال را پیش میآورد که امروز در تهران، چند نفر وجود دارند که به این مقام دست یافته باشند و امام زمان(عج) افراد را برای دریافت پاسخ خود به ایشان ارجاع دهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: امروز این ظرفیت وجود دارد که با معرفی حضرت عبدالعظیم(ع) به مردم، زمینه را برای الگو شدن ایشان و قطب فرهنگی شدن آستان مقدس ایشان برای مردم فراهم کنیم. حضرت عبدالعظیم(ع) با پیروی از ائمه(ع) و علمی که داشتند، به مقامی دست پیدا کردند که امام معصوم مردم را برای حل مشکلات به ایشان ارجاع میدادند.
وی افزود: یکی از ویژگیهای دیگر حضرت عبدالعظیم(ع) علم ایشان است. پیش از تحریر نهجالبلاغه از سوی سید رضی(ره)، حضرت عبدالعظیم(ع) کتابی از خطبههای امیرالمؤمنین(ع) را گردآوری کرد و این کتاب بعدها یکی از مصادر نهجالبلاغه شد. کتاب دیگری از احادیث امام علی(ع) وجود دارد که خوشبختانه طی سالهای اخیر منتشر شد و این کتاب شامل احادیثی از امیرالمؤمنین(ع) است که حضرت عبدالعظیم(ع) از امام جواد(ع) نقل کرده است. این کتاب امروز در دسترس ما قرار دارد و مردم باید با آن آشنا شوند.
حرم حضرت عبدالعظیم(ع)؛ قبله تهران
غلامعلی با اشاره به اینکه حضرت عبدالعظیم(ع) زمان حیات پنج امام معصوم را درک کرده است، تصریح کرد: کتابهای حضرت عبدالعظیم(ع) در رابطه با امیرالمؤمنین(ع) کتب بسیار گرانبهایی هستند و این مسئله نشان دهنده آن است که مردم نیز باید به تأسی از ایشان از سخنان امام علی(ع) به صورت کاربردی استفاده کنند. نکته دیگری در رابطه با بارگاه حضرت عبدالعظیم(ع) این است که به عنوان قبله تهران مطرح میشود، بدان معنا که قبله مردم تهران باید معنویت، زهد، علم، نور خدا و ولی خدا باشد. هدف مردم تهران باید رسیدن به نقطه کمالی باشد که در آن هم دنیا و هم آخرت را داشته باشند و بتوانند این معنویت را در زندگی خود پیاده کنند.
وی افزود: لذا حضرت عبدالعظیم(ع) صرفا یک محدث و راوی نبودند، بلکه یکی از علمای بزرگی محسوب میشدند که توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و این توانمندی علمی را نیز امام معصوم تأیید کرده بودند. این سؤال مطرح میشود که امروز چه تعداد از عالمان وجود دارند که اینگونه بوده و توان پاسخگویی به جوانان و مردم را داشته باشند؟ متأسفانه امروز حتی نمیتوانیم پاسخ جوانان خود را به خوبی بیان کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: تأسی به سیره حضرت عبدالعظیم(ع) و اینکه بارگاه ایشان قبله تهران است، نشان میدهد که باید در پاسخگویی علمی و شبهات توانمند شویم. یک از ویژگیهای حضرت عبدالعظیم(ع) عرضه دین خود به امام معصوم بود که در نهایت نیز امام هادی(ع) مهر تأییدی بر ایشان زده و فقاهت و مرجعیتشان را تأیید کردند. امروز نیز باید همگان دین و دینداری خود را بررسی و تحلیل کرده و آن را به قرآن و روایات اهل بیت(ع) عرضه کنند. لذا باید ظرفیت فرهنگی اعتاب مقدسه را احیا کنیم تا بتوانند قدرت و عظمت معنوی و علمی ایشان را به جامعه نشان داد.
وی با اشاره به حدیث امام هادی(ع) که فرمودند: «هر کسی عبدالعظیم(ع) را در ری زیارت کند، مانند کسی است که امام حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده باشد» گفت: در میان ائمه(ع) برای دو امام یعنی امام حسین(ع) و امام رضا(ع) ثواب زیادی نقل شده است. اینکه زیارت یک امامزاده ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) را داشته باشد، مسئله بسیار مهمی است که باید مورد توجه باشد. امامزادگان بسیار بزرگی وجود دارند که برای هیچکدام از این شخصیتها نقل نشده و یا به دست ما نرسیده که ثواب زیارت ایشان هماندازه ثواب زیارت سیدالشهدا(ع) باشد.
غلامعلی تصریح کرد: در روایات آمده است که هرکسی قبر حضرت عبدالعظیم(ع) را زیارت کند، بر خدا لازم میشود که او را داخل بهشت کند. این مسئله نشان میدهد که باید از لحاظ فرهنگی به صورت خیلی دقیق و حساب شده بر روی شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) و شناساندن آن به مردم تلاش کنیم تا زمینه برای آگاهی مردم و تبدیل بقعه ایشان به قطب فرهنگی برای مردم فراهم شود. صاحب بن عباد یکی از وزرای بزرگ آلبویه بود و زمانی که میخواست حضرت عبدالعظیم(ع) را معرفی میکند، اینگونه بیان میکند که حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی بود که ورع داشت، وارد شبهه نمیشد، دیندار بود، اهل عبادت بود، به امانتگویی و راستگویی شهرت داشت، به امور دینی دانا بود، توحید و عدل را باور داشت و احادیث بسیاری را از اهل بیت(ع) نقل میکرد.
وی اظهار کرد: آستان حضرت عبدالعظیم(ع) قبله تهران است. ایشان صاحب ورع و پرهیزکار بود. تکیه بر همین نکته از زندگی حضرت عبدالعظیم(ع) باعث میشود تا بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی در جامه حل شود. لذا باید بیش از پیش به شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) بپردازیم و سیره ایشان را به عنوان الگویی تمامعیار به جامعه معرفی کنیم. امروز مجموعه روایاتی که حضرت عبدالعظیم(ع) از ائمه(ع) نقل کرده در کتابی به نام حکمتنامه حضرت عبدالعظیم(ع) گردآوری شده است که حاوی نکات بسیار آموزنده در رابطه با سبک زندگی متعالی است.
روایات عبدالعظیم(ع)؛ زمینهساز سبک زندگی متعالی
غلامعلی تصریح کرد: عمل به روایات و برجستگیهای زندگی حضرت عبدالعظیم(ع) زمینهساز رسیدن به سبک زندگی صحیح و متعالی است. ایشان در حدیثی از امام جواد(ع) که از امیرالمؤمنین(ع) نقل کردهاند اینگونه بیان میکند که انسان در زیر زبان خود پنهان است. اگر فقط به همین نکته از احادیث نقل شده از حضرت عبدالعظیم(ع) تمسک کنیم، بسیاری از رفتارها و مدیریتهای نادرست در جامعه حل شده و به تبع آن نیز مشکلات جامعه کاهش پیدا میکند. لذا برای اینکه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به قطب فرهنگی در جامعه تبدیل شود، باید اخلاقیات و سیره ایشان را به مردم و جامعه شناسانده و آنها را در جامعه کاربردی کنیم.
گفتوگو از مجتبی افشار
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)