Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-04@22:40:53 GMT

خطبه حضرت زینب(س) و توصیف ویژگی‌های کوفیان

تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۲۲۳۳

خطبه حضرت زینب(س) و توصیف ویژگی‌های کوفیان

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: امروز پنجم جمادی‌الاولی سالروز میلاد با سعادت عقیله بنی‌هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. حضرت زینب (س) با احاطه کامل بر جریان‌های سیاسی، فرهنگی و تبلیغی منجر به سلطه و استبداد امویان، عمدتاً مشغول آگاهی بخشی مردم و رسوا کردن این خاندان بود.

او این رویارویی اسلام اصیل و اسلام دروغین را مواجهه اسلام و کفر می‌دانست و در این منظر، حقایق تاریخی را آشکار و روشن می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از نگاه حضرت زینب (س) حوادث بزرگی مثل جنگ صفین، شهادت امام علی، امام حسن و امام حسین (ع) و اسارت خاندان نبوی همگی جز محصول عقده گشایی و خواری و حقارت خانواده ابوسفیان نیست؛ زیرا این خاندان، ضربه‌های مهلکی از آموزه‌های نظام اسلام خورده‌اند. آنان گرفتار انتقام کور تاریخی شده‌اند.

به همین دلیل حضرت زینب (س) در شیوه تبلیغی خود، به ویژه در خطبه‌هایش می‌کوشد ضمن بیان افتخار و عزت اسلام و خاندان نبوت، پرده از نفاق امویان بردارد و با استنادهای تاریخی خود، خاندان اموی را رسوا و ادعاهای پوچ و بی اساس آنها را در تاریخ برملا کند. حضرت زینب (س) تباهی، فساد و فسق آن خاندان را که به نوعی تداوم روحیه‌ها و هویت جاهلی است، آشکار می‌کند.

بر همین اساس برای واکاوی این مهم که مخاطبان خطبه حضرت زینب (س) در کوفه چه کسانی بودند و آنان را با چه عناوینی و چرا مورد خطاب قرار دادند با حجت الاسلام یاوری استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

حجت الاسلام یاوری در گفتگو با خبرنگار مهر، خطبه حضرت زینب (س) را در کوفه بسیار آتشین و با صلابت بیان و عنوان کرد: حضرت زینب (س) با ادبیاتی سلحشورانه به معرفی رفتار مردم کوفه در قبال واقعه عاشورا می‌پردازد. ایشان به دوگانگی رفتار و تبدیل شخصیت آنان تحت تأثیر حاکمیت جور اشاره کرده و در نهایت به جرم‌های ناشی از این فرایند تغییر عقیده آنان که منجر به شهادت خاندان رسالت است، اشاره می‌کنند. بنابراین، باید گفت که موشکافانه و با تشبیه سازی رفتار آنان در صدد هستند تا این موضوع را تبیین کنند که موضع آنان دنیاگرایانه و منفعت طلبانه بوده و برای خوشی در این دنیا، آخرت را فروخته و حقی را که می‌شناختند در مقابل آن ایستادند.

وی بیان کرد: زمانی که اشقیای کربلا اسرای خاندان عصمت و طهارت (ع) را وارد شهر کوفه کردند مردم در حالی خاندان رسالت را مشاهده می‌کردند که صدای گریه و زاری آنان بلند بود وقتی حضرت زینب (س)، این منظره را مشاهده کردند تاب نیاوردند تا گریه کسانی را ببینند که به پدرش امیرمومنان علی (ع) و برادرشان امام حسن (ع) خیانت کردند و با شمشیر به سوی امام حسین (ع) شتافتند تا ایشان را شهید کنند بر همین اساس به آنها فرمودند خاموش شوید.

وی با بیان اینکه حضرت زینب (س) در ابتدای خطبه خویش در شهر کوفه، کوفیان را مردمی مکار و حیله گر توصیف می‌کنند، گفت: ایشان در فرازی از این خطبه می‌فرمایند آیا گریه می‌کنید؟! هرگز اشک‌های شما نایستد و شیونتان آرام نگیرد؛ امام حسین (ع) درباره مردم کوفه می‌فرمایند بارالها کوفیان مرا فریب دادند و خدعه کردند و چنین نفرین می‌کنند «خدایا تو خود میان ما و گروهی که ما را فریب دادند و تکذیب کردند و آنگاه ما را خوار کرده و کشتند، حکم فرما». بنابراین یکی از بارزترین ویژگی‌های کوفیان در مقابل اهل بیت (ع) حیله گری بود.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: حضرت در این خطبه مردم کوفه را شایسته گریه کردن می‌دانند و علت آن هم این است که نواده رسول خدا (ص) را کشته اند و سپس آنان را نفرین می‌کنند و بعد به آنان هشدار می‌دهند که با این کارشان قلب رسول خدا (ص) را شکافتند و باعث خشم الهی شدند و از این کارشان اگر از آسمان خون هم ببارد جای تعجب ندارد و در نهایت آنان را از سرنوشت کافران آگاه می‌سازند اینکه خداوند در کمین آن هاست. این فرمایشات حضرت زینب (س) کوفیان را به یاد گذشته پست و کثیف و تاریخ سیاهشان انداخت که چگونه بارها مرتکب فریب و خیانت شده‌اند.

یاوری یکی دیگر از ویژگی‌های مردم کوفه را نفاق برشمرد و تصریح کرد: حضرت زینب (س) در این خطبه آن گریه و شیون مردم کوفه را با توجه به جرایمی که مرتکب شدند را نوعی نفاق و دورنگی مطرح می‌کنند. چرا که مردم کوفه همان کسانی بودند که در واقعه کربلا شرکت داشتند. درست است که زنان در واقعه کربلا به صورت مستقیم شرکت نداشتند اما همین زنان آن مردان را پرورش دادند و بعضاً راهی میدان جنگ کردند.

از جمله خصایص مردم کوفه، رها کردن عمل و چسبیدن به سخن است. آنها گروهی بودند که تنها، با رجز خوانی و شعارهای داغ در مجالس شب نشینی دل خوش می‌کردند، ولی به هنگام حرکت به سوی میدان‌های نبرد با دشمن در لانه‌های خود می‌خزیدند

وی افزود: اکثر مردم کوفه از همان دوران امام علی (ع) خود را دیندار می‌پنداشتند و به ظاهر مسلمان بودند و خود را مسلمان دو آتشه می‌دانستند طوری که هیچ گاه نماز و روزه شأن ترک نمی‌شد و حتی نقل است که از شدت سجده بر پیشانی و زانوانشان پینه بسته بود اما همین‌ها امام را به شهادت رساندند. بر همین اساس وقتی حضرت زینب آن گریه پر از نفاق را دیدند آنان را نفرین کردند و با قلبی سوزان از غم و اندوه و مصیبت دعا کردند که احوالی بر آنها بگذرد که چشمه اشکشان خشک نگردد و همراه با ناله و واویلا باشد. همچنین فرمودند مثل شما مثل آن زنی است که پس از آنکه پشمش را با قدرت می ریسد دوباره آن را باز کرده و پنبه می‌کند. حضرت زینب کوفیان را به زنی تشبیه نموده که رشته اش را پنبه می‌کرد و این تشبیه بر گرفته از قرآن کریم است.

این استاد حوزه و دانشگاه با استناد به کتب تفسیری ادامه داد: در کتابهای تفسیر قرآن کریم آمده است که زنی از قریش به نام ریطه دختر عمرو بن کعب همراه کنیزانش مقداری مو و پشم را از صبح تا ظهر می‌ریسید و با آن رشته‌هایی از نخ برای بافت پارچه آماده می‌کرد، آنگاه به کنیزان دستور می‌داد تمام آنچه را در طول این مدت ریسیده اند دوباره پنبه کنند و پیوسته کارش همین بود. آن زن در مرتبه اول چنان پشم را محکم می‌ریسید که گویی می‌خواهد با آن پارچه ببافد، ولی بعد از این کار دوباره آن را پنبه می‌نمود و بدین ترتیب پشم بعد از باز شدن و پنبه شدن بی قوت و استحکام خود را از دست می‌داد. وقتی حضرت زینب این مثل را برای کوفیان به کار می‌برند مقصودشان و کنایه ایشان آن است که مردم کوفه عهد و پیمان شکن هستند.

یاوری با تاکید بر اینکه مردم کوفه افرادی پیمان شکن بودند خاطرنشان کرد: از جمله خصایص مردم کوفه، رها کردن عمل و چسبیدن به سخن است. آنها گروهی بودند که تنها، با رجز خوانی و شعارهای داغ در مجالس شب نشینی دل خوش می‌کردند، ولی به هنگام حرکت به سوی میدان‌های نبرد با دشمن در لانه‌های خود می‌خزیدند. اصولاً افراد پر ادعا و پر حرف در عمل، افرادی ضعیف و ناتوانند، گویی تمام قدرت و استعداد خود را در زبانشان جمع کرده اند! ‬ لذا شاهدیم مردم کوفه‏ از امام حسین (ع) برای تشکیل حکومت حق و مبارزه با غاصبان حکومت دعوت کردند؛ لیکن آن حضرت با پیمان شکنی و سستی و بی وفایی آنها روبرو ‏شد.

وی کینه توزی را یکی دیگر از ویژگی‌های مردم کوفه دانست و تصریح کرد: حضرت در بخشی از این خطبه می‌فرمایند آیا در شما چیزی جز تکبر و خودستایی، سینه‌های پر از کینه، تملق‎گویی کنیزگونه و باطنی دشمنانه وجود دارد؟ آیا شما جز سبزی‌های روییده در منجلاب یا همانند گچ‌هایی بر گور مردگان هستید؟ چه بد کرداری را پیش فرستادید که خدا را از خود خشمگین ساختید و در عذاب، جاودانه شدید. آیا گریه می‌کنید و ناله سر می‌دهید؟ آری به خدا سوگند گریه کنید به خدا سوگند شما سزاوار گریه هستید. آری به خدا سوگند بسیار بگریید و اندک بخندید.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه کینه توزی عواملی دارد، یادآور شد: کینه عبارت است از داشتن عداوت و دشمنی دیگری در دل و منتظر فرصت مناسب برای ابراز آن. در قرآن و احادیث موارد متعددی به عنوان عامل کینه ذکر شده که شامل بیماردلی، وسوسه‌های شیطان، توقعات زیاد، نداشتن فضیلت و سخن چینی و شوخی‌های بیجا و جدال و خرده گیری از دیگران است.

یاوری به ویژگی دیگر مردم کوفه در خطبه حضرت زینب (س) اشاره کرد و ادامه داد: یکی دیگر از ویژگی‌های مردم کوفه کارهای ننگ آور آنان و آلوده شدن به ننگ مبارزه با خاندان رسول الله (ص) است. حضرت در فرازی می‌فرمایند به ننگ و عاری آلوده شده‌اید که هرگز از دامان‌تان شسته نخواهد شد. چگونه این ننگ را خواهید شست که زاده پیامبر خاتم و کانون رسالت و سرور جوانان بهشت را که پناه شما در حوادث بود و حجت الهی بر شما و پیشوای سنت‌تان بود، کشتید؟ گناه زشتی مرتکب شدید، بدا به شما، از رحمت الهی دور باشید، تلاش‌تان هدر رفته و دستان‌تان از کار نیک بریده شده و در معامله زیان کرده اید. خشم خدا را خریدید و ذلت و خواری به نام شما زده شد.

وی افزود: همچنین ادامه دادند: «به راستی چیزی سخت و ناپسند آورده اید؛ نزدیک است که آسمان‌ها از این کردار شما از هم شکافد و زمین شکافته شود و کوه‌ها در هم شکسته و فرو ریزند.» می‌دانید چه جگری را از رسول‌خداˆ دریدید و چه پرده نشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید و چه خونی از او ریختید؟ کار شما هم‎چون زنی بد سیما، کم عقل و بسیار حریص است که زمین و آسمان را انباشته است. آیا شگفت‎زده می‌شوید که آسمان خون ببارد؟ «و عذاب آخرت سخت‌تر و خوارکننده‌تر است و آنان یاری نخواهند شد». مهلت‌های الهی شما را سبکسر نکند. چرا که پیشی گرفتن شما، خدا را شتاب‏زده نمی‌کند و بیم از دست رفتن خونخواهی ندارد. پروردگارت در کمین ما و آنان است».

این استاد حوزه و دانشگاه دنیا پرستی و رفاه طلبی را از دیگر ویژگی‌ها خواند و خاطرنشان کرد: مردم کوفه به دلیل دنیا پرستی و رفاه طلبی پیوسته به دنبال عذر و بهانه می‌گشتند تا از زیر بار جهاد، حتی در لحظات حساس و سرنوشت ساز، شانه تهی کنند اما آنجا که پای غنیمتی در کار بود، مرد میدان بودند و آنجا که سخن از ایثار و فداکاری و شهادت بود، به گوشه‌ای می‌خزیدند. مردم کوفه با وعده‌هایی که یزید داده بود عازم مبارزه با امام حسین (ع) شدند تا دنیای خود را آبادتر کنند.

کد خبر 5641468

منبع: مهر

کلیدواژه: قرآن کریم شهر کوفه قرآن حضرت علی یزید کربلا حضرت زینب س جنگ صفین ابوسفیان قرآن انقلاب قرآن کریم کتاب انقلاب اسلامی ایران نشست علمی فعالیت های قرآنی آیت الله خامنه ای جمهوری اسلامی ایران ایران پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قران مقام معظم رهبری بنیاد هدایت استاد حوزه و دانشگاه خطبه حضرت زینب امام حسین مردم کوفه ویژگی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۲۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق(ع) در مناظرات آموزگار اخلاق و ادب بودند

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: امروز ۲۵ شوال سالروز شهادت صادق آل محمد (ص) رئیس مذهب شیعه جعفری است. امام جعفر صادق علیه‌السلام در سن ۳۱ سالگی به امامت رسید و مدت امامت آن حضرت ۳۴ سال و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. امامت امام صادق (ع) همزمان با سال‌های پایانی حکومت امویان و سال‌های آغازین حکومت عباسیان بود. از آنجا که حکومت بنی امیه در این سال‌ها رو به ضعف و سقوط می‌رفت و بنی عباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و در ابتدای حکومت خود منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق علیه‌السلام فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایه‌های علمی مکتب شیعه را محکم کند.

حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در اصول و تعالیم دینی ما نقش رهبر، امام و مقتدا به عنوان نقش تأثیرگذار و تعیین کننده می‌تواند در فرایند سعادت انسان‌ها تأثیر بسزایی داشته باشد. وجود مقدس امام صادق (ع) به عنوان رئیس مذهب شیعه در حقیقت چهره و شخصیتی است که در ابعاد مختلف علمی و رشته‌های گوناگون دانش به خصوص در فقه، اصول و کلام سرآمد همه دانشمندان و فقهای زمان خود و همیشه تاریخ بوده است، امام صادق (ع) با منظومه فکری که در بین امت اسلام ایجاد کردند در حقیقت روش فهم آیات قرآن و دریافت حقیقت سخنان پیامبر (ص) و همچنین روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به تاریخ امت اسلام معرفی کردند و آموزش دادند. وجود مقدس امام صادق (ع) در مدیریت جامعه همواره به مقامات و مناصبی توجه داشتند که در ایجاد آرامش و امنیت فکری در جامعه نقش بسیار تأثیرگذاری داشته است. به عنوان مثال جایگاه معلمی از نظر امام صادق (ع) بسیار ویژه است. وقتی که امام صادق (ع) یکی از فرزندان خود را به دست معلم و آموزگاری سپردند که در خصوص مسائل دینی تعلیم داشته باشد، یکی از اساتید نزد امام صادق (ع) آمدند و فرمودند که فرزند شما توانسته است سوره توحید را از حفظ بخواند، امام صادق (ع) فرمودند اگر دهان این معلم را پر از طلا و جواهر کنیم کم است؛ زیرا توانسته است در رشد و تربیت یک انسان تأثیر بسزایی داشته باشد.

وی در خصوص نقش حاکم و قاضی اظهار داشت: امام صادق (ع) برای جامعه اسلامی با برنامه‌ریزی و برای آینده سلامت فکری و روحی مردم حکام خاصی را تعیین می‌کردند، تعیین قاضی و حاکم از جانب حضرت با وجود اینکه حضرت در شرایط تقیه و در محاصره مأموران بنی‌عباس بودند این کار عبث و بیهوده‌ای نبوده است اگرچه شاید آن قاضی به خاطر مأموران بنی‌عباس نمی‌توانست در مسند قضاوت ایفای نقش کند اما امام صادق (ع) آینده جامع اسلامی را می‌دیدند و بر همین اساس خود را موظف می‌دیدند که برای مردم قاضی یا حاکمی را تعیین کنند که در بزنگاه‌ها شیوه تشکیل حکومت اسلامی را نشان دهد. این نکته بسیار مهمی است که آن حضرت با انتخابگری خود شرایط قاضی و حاکم را به مردم معرفی می‌کردند تا مردم بدانند چه کسی می‌تواند به عنوان حاکم یا قاضی در جامعه ایفای نقش کند.

این استاد حوزه و دانشگاه درباره جایگاه علمی حضرت گفت: آوازه علم و دانش امام صادق (ع) در بین مردم چنان گسترده شده بود که از همه طوایف برای استفاده از علم ایشان به حضرت مراجعه می‌کردند حتی از رهبران سایر مذاهب اسلامی افرادی همچون ابوحنیفه، مالک ابن انس، احمد ابن حنبل شاگرد امام صادق بودند و ایشان را معتبرترین و موثق‌ترین انسان‌ها می‌خوانند. مالک ابن انس می‌گوید من در علم، عبادت و پارسایی بهتر از امام صادق (ع) را هرگز ندیدم و هرگز گوش من به کسی که با فضیلت‌تر از جعفر بن محمد باشد سخنی نشنیده است یا ابوحنیفه در یکی از سخنان خود می‌گوید که امام صادق آگاه‌ترین مردم نسبت به مسائل فقه، معضلات و مشکلات و علوم مختلف هر زمان است. سپس می‌گوید اگر دو سال شاگردی من در محضر امام صادق (ع) نبود هر آینه من هلاک شده بودم. آوازه علم امام صادق (ع) چنان وسیع و گسترده بود که دشمنان امام صادق او را وارث پیامبر می‌خواندند و مجبور می‌شدند در برابر مردم احترام ویژه‌ای به ایشان داشته باشند؛ لذا در میان شیعیان مذهب شیعه با فقه امام صادق شناخته می‌شود. ما را جعفری می‌گویند به این علت که عمده روایات فقهی که به دست ما رسیده است از وجود امام صادق (ع) بوده است؛ دلیل هم این بوده که در گذر حکومت از بنی امیه به بنی عباس و واسپاری آن فرصت بسیار ارزشمندی ایجاد شد که امام صادق با باز کردن درب منزل خود بیش از ۴ هزار شاگرد را در رشته‌های مختلف پرورش دادند و توانستند شاگردان مبرزی را در علوم مختلف تربیت کنند.

علم الهدی در زمینه صفات اخلاقی امام صادق (ع) عنوان کرد: در صفات اخلاقی سرآمد همه انسان‌های زمان خود و پس از آن بودند، علم، تقوا، اخلاص، دوراندیشی عقل، خدمت به مردم، ایثارگری، دراز کردن دست برای گرفتن دست‌های افتاده و رفع نیازهای مردم از ویژگی‌ها و خصایص اخلاقی آن حضرت بوده است و آن حضرت را نسبت به سایر افراد ممتاز می‌کرده است لذا کلاس درس امام صادق (ع) صرفاً کلاس درس نبوده است در کنار درس آموزش اخلاق و معرفت در سرلوحه سخنان و فرمایشات امام صادق (ع) وجود داشته است. امام صادق (ع) مناظرات بسیار زیادی را با رؤسای سایر مذاهب انجام دادند اما در کنار این مناظرات آموزگار اخلاق و ادب برای تمام حضار اعم از موافقان و مخالفان خود بودند. هر کس که امام صادق را می‌دید مجذوب اخلاق ایشان می‌شد. هر کس منطق ایشان را در فقه، اصول، رجال، کلام، تفسیر، پزشکی، شیمی، فیزیک وسلیر علوم مشاهده می‌کرد مجذوب ژرفای معلومات آن حضرت می‌شد؛ لذا حضرت شاگردانی را در همه علوم داشتند در کنار مباحثی که مطرح می‌شود که آن حضرت در فقه اصول طب نجوم زیست شناسی رجال کلام و سایر علوم شاگردان مبرزی را تربیت کردند.

وی افزود: زمان حیات امام صادق (ع) عصر ظهور فرقه و مذاهب الحادی بوده است، شبهات زیادی بر علیه اسلام و قرآن توسط فرقه‌ها و مذاهب الحادی تولید و در میان مردم رواج پیدا می‌کرد، امام صادق (ع) مبارزه با انحرافات و شبه افکنی‌ها را در سرلوحه کار فرهنگی خود قرار دادند، ملحدان و خدا گریزان در دوره امام صادق (ع) فعالیت وسیع و گسترده‌ای را داشتند نمونه آنها مثل ابن ابی العوجا، ابوشاکر دیصانی، ابن مقفع، ابن طالوت، افراد تأثیرگذاری در جامعه آن زمان بودند که امام صادق (ع) همچون سدی استوار مقابل شبهات این افراد ضدمذهب می‌ایستادند و اجازه نمی‌دادند افکار مسموم آنها در میان جامعه پخش شود؛ لذا در عصر امام صادق فرقه‌هایی مثل زیدیه و کیسانیه مجال بروز و ظهور پیدا کردند اما امام صادق (ع) با مناظراتی که با رؤسای زیدیه و کیسانیه کردند توانستند عده زیادی از آنها را به راه راست برگردانند. با غالیان و افرادی که اندیشه‌های غلو و افراطی داشتند حتی در میان افراطیان منتسب به مذهب شیعه؛ امام صادق (ع) با منطق و برهان با آنها مناظره و آنها را مجذوب منطق و استدلال‌های خود می‌کردند. در کنار اینگونه کارهای کلامی که آن حضرت انجام می‌دادند بخش عمده‌ای از فرصت‌های علمی امام صادق (ع) صرف حل مسائل فقهی می‌شد، همه فقهای چهارگانه مذاهب اسلامی شافعی‌ها، حنفی ها، مالکی‌ها، همه خود را مدیون امام صادق (ع) می‌دانستند. ابوحنیفه می‌گوید اگر جعفر بن محمد (ص) نبود مردم به مناسک حج آگاه نمی‌شدند، گویا چه او امام صادق (ع) را مجری و اجرا کننده احکام حج معرفی می‌کردند.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: امام صادق (ع) روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به یاران خود آموزش می‌دادند، یکی از شاگردان او به نام عبدالاعلی بن یزید کلبی به محضر امام صادق (ع) وارد شد و از ایشان درباره مسح بر محل زخم در وضو یا همان وضوی جبیره را سوال کرد امام صادق علیه السلام وضو گرفتن را به او آموزش دادند، درباره حج و مسائل متفاوتی که در ابواب مختلف قضا، جهاد، شهادت، تجارت، مسائل طهارت و نجاست همه در حقیقت بخشی از فعالیت‌های علمی و فقهی آن حضرت است که امروز امت اسلام از بیانات آن حضرت بهره‌برداری و استفاده می‌کنند. امام صادق (ع) در کنار فقه و اصول روش اجتهاد را به شاگردان خود آموزش دادند، به عنوان مثال در آموزش استصحاب روایاتی که به ما رسیده است عمده از امام صادق (ع) بوده است، در باب برائت مباحث بسیار عمیق و وسیعی داریم که امروز فقهای ما با استناد به فرمایشات امام صادق قواعد و اصول عملیه را برای استنباط احکام شرعی از آن استفاده می‌کنند، فرمایشات امام صادق (ع) در حقیقت یک پیام بسیار ارزشمندی را برای فقها و مجتهدان به ارمغان داشت که باب علم را برای امت اسلام باز می‌کرد لذا فقه شیعه و جعفری پویا است و باب علم را منسد نمی‌داند همانگونه که اهل سنت باب فقه و علم و مسائل مستحدثه را منسد می‌بینند و می‌گویند چون ما نمی‌توانیم استنباط کنیم پناه به قیاس و… می‌برند اما فرمایشات امام صادق (ع) در اصول به عنوان ابزار استنباط در اختیار فقهای ما قرار داده است باب علم را به روی انسان‌ها باز می‌کند و اجازه می‌دهد که یک فقیه استنباط کند و تنقیح مناط داشته باشد و در مسائل مستحدثه به عنوان حکم ظاهری فتوایی را به مکلفان ارائه نماید.

وی گفت: وقتی در فقه جعفری استنباط باب احکام را مفتوح دیدیم آن زمان هر فقیهی می‌تواند در ارتباط با مسائل مستحدثه نوآوری داشته و احکام جدیدی را پدید بیاورد وقتی باب استنباط مفتوح باشد محدودیتی برای استنباطات یک فقیه ایجاد نمی‌شود. به تعبیر دیگر هر فقیهی برای خود رسالتی می‌بیند که در حقیقت اگر در علم و دانش او ابهامی وجود داشته باشد آنها را برطرف کند، امام صادق (ع) حتی در زمان خود به شاگردان خود توصیه می‌کردند که وقتی دسترسی به امام معصوم ندارید خود احکام را استنباط کنید و بر مبنای نظر خود عمل و استنباط‌های خود را به دیگران هم منتقل کنید. ایشان به دیگران هم اجازه داده بودند که اگر آنها هم به امام معصوم دسترسی ندارند به فقیهانی که به این توانمندی استنباط رسیده بودند مراجعه کنند و از آنها فتوا بگیرند و عمل کنند و در یک مسیر بسته باقی نمانند. اجازه‌ای که امام صادق (ع) به فقهای زمان خود دادند در حقیقت فقه شیعه را از بن‌بست خارج کرد و فقه شیعه را در زمان و مکان شناور قرار داد، شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من داشتم می‌رفتم زمین می‌خوردم ناخن من از دست من جدا شد اکنون دست خود را بستم حالا می‌خواهم وضو بگیرم چگونه بگیرم امام صادق فرمودند حکم آن را از قرآن و استنباط استفاده کردند آنجا که قرآن می‌فرماید ما در دین برای شما هیچ حرج و بن‌بستی قرار ندادیم، بر همان دارویی که بر روی دست خود گذاشتید بر همان مسح کن و وضوی تو درست است. اینجا امام صادق یه قاعده اصلی فقهی را به این آقای سائل آموزش می‌دهند. حضرت با این قاعده راه استنباط احکام و روانسازی احکام را به این شاگرد خود آموزش می‌دهند. قاعده فقه شیعه در قرآن وجود دارد که پرکاربرد می‌شود و فقیه می‌تواند در همه جا از آن استفاده کند، لذا باب علم در فقه شیعه بسته نیست فقیه می‌تواند با استنباط و استفاده از آیات و روایات احکام مستثنا را به بهترین شکل استنباط کرده و فتوا بدهد.

کد خبر 6086168

دیگر خبرها

  • ویژگی‌های یک نماینده شایسته در مجلس چیست؟
  • برپایی دسته عزای شهادت امام صادق (ع) با حضور آیت‌الله‌ وحید خراسانی در قم
  • دسته عزای شهادت امام صادق (ع) با حضور آیت‌الله خراسانی در قم برپا شد
  • سیل توصیف از گل شهاب: وحشیانه، غیرمعقول و تاریخی!
  • امام صادق(ع) در مناظرات آموزگار اخلاق و ادب بودند
  • خطبه های نماز جمعه نماینده ولی‌فقیه در سیستان و بلوچستان
  • گزیده خطبه های ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد
  • خطبه های نماز جمعه شهرستان‌های هرمزگان
  • روسیه تصمیم فرانسه را خطرناک توصیف کرد
  • خطبه‌های نماز جمعه تهران آغاز شد